خبرگزاری بین‌المللی قرآن " ایکنا" شعبه بوشهر

۞ حامد فکوری خبرنگار قرآنی ایکنا در پایگاه سایبری سربازان امام خامنه ای ۞

خبرگزاری بین‌المللی قرآن " ایکنا" شعبه بوشهر

۞ حامد فکوری خبرنگار قرآنی ایکنا در پایگاه سایبری سربازان امام خامنه ای ۞

مشخصات بلاگ

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

سر آغاز هر نامه نام خداست

که بی نام او نامه یکسر خطاست

برنامه‌ریزى و تاکتیک و اتاق فرمان:
در دفاع مقدس و در همه‌ى جنگهائى که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضى از ائمه (علیهم‌السّلام) بوده است، کسانى که وارد میدان جهاد میشدند، براى تکلیف هم حرکت میکردند. جهاد فى‌سبیل‌الله یک تکلیف بود. در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانى که وارد میشدند، اغلب احساس تکلیف میکردند. اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامه‌ریزى و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامى نداشته باشند؟ اینجور نیست. بنابراین تکلیف‌گرائى هیچ منافاتى ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست مى‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ براى رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههاى مشروع و میسّر، برنامه‌ریزى کند.

نوزدهم رمضان ۹۲
حامد فکوری
خبرنگار خبرگزاری بین المللی قرآنی (ایکنا)

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۱۳ مرداد ۹۸، ۰۱:۴۱ - علیرضا
    سپاس
نویسندگان
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصل پیشگیری» ثبت شده است


حجت‌الاسلام قرائتی عنوان کرد:

اهمیت اصل پیشگیری در مسائل فرهنگی و رعایت حیاء در رفتارهای اجتماعی

%d8%a7%d9%87%d9%85%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%b5%d9%84-%d9%be%db%8c%d8%b4%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a6%d9%84-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%db%8c-%d9%88-%d8%b1%d8%b9%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%ad%db%8c%d8%a7%d8%a1-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c

گروه مؤسسات قرآنی مردم‌نهاد: حجت‌الاسلام قرائتی در برنامه درس‌هایی از قرآن گفت: یکی از راه‌های پیشگیری از جرم این است که مردم حیا داشته باشند؛ «لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَهُ» کسی که حیا نداشته باشد، دین هم ندارد.




به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، برنامه درس‌هایی از قرآن با موضوع پیشگیری در مسائل خانوادگی و اجتماعی، با عناوین، دوری از توهین به مقدسات دیگران، جلوگیری از سوء ظن دیگران، ایمان به علم خدا، عامل پیشگیری از ارتکاب گناهان، رسیدگی به فقراء، از سرمایه خود، نه سهم امام، رعایت عفت و حیاء در رفتارهای اجتماعی،  بهره‌گیری از فرصت ایام فراغت 21 فروردین ماه با سخنرانی حجت‌الاسلام محسن قرائتی برگزار شد.


حجت‌الاسلام قرائتی در ابتدای این برنامه با اشاره به آغاز سال 93 و تبریک این سال گفت: موضوع این جلسه برنامه، بحث پیشگیری است و من 50 تا 60 راه اینجا راجع به پیشگیری نوشتم. یک مسئله مهمی هم هست و آن این که، اکنون مشکل کشورهای اسلامی همین است که یک عده البته با دلارهای بیگانگان، شبکه درست می‌کنند، یا روزنامه درست می‌کنند، یا افرادی  دوره‌هایی می‌بینند بدون اینکه توجه به حکمت و عدالت و عقل و دین داشته باشند، برمی‌دارند کلمات تحریک آمیزی را می‌گویند.


وی ادامه داد: مقام معظم رهبری نیز می‌فرمایند که به مقدسات دیگران جسارت نکنید؛ قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذین‏» (انعام/108) به بت‌پرست‌ها هم فحش ندهید. برای آنکه آنها هم به خدای شما فحش می‌دهند. «فَیَسُبُّوا اللَّه‏»، «وَ لا تَسُبُّوا... فَیَسُبُّوا» اگر شما فحش بدهید آنها هم فحش می‌دهند. یک عده دارند کلمات نا‌بجا می‌گویند. آن وقت نتیجه‌اش می‌شود مسلمان کشی، شیعه کشی که امروزه در دنیا شاهد هستیم.


دوری از توهین به مقدسات دیگران


این مفسر قرآن اظهار کرد: برای پیشگیری یکی از راه‌ها این است که مواظب باشیم، بیش از آنچه خدا از ما خواسته کاری انجام ندهیم. بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر خواسته باشند ولایتی شوند باید چنین کنند. رئیس ولایتی‌ها علامه امینی بود، صاحبِ «الغدیر». ببینید در یازده جلدش یک حرف زشت زده است! راه نجات اسرائیل هم این است که مسلمان‌ها به هم بریزند و بهترین راه در این اختلافات، به جان هم انداختن شیعه و سنی است. بهترین راه درگیری شیعه و سنی است. چهار تا شیعه را وادار کنیم، به مقدسات اهل سنت جسارت کنند، آنها هم انتقام بکشند و شیعه را بکشند.


وی ادامه داد: مسئله‌ پیشگیری فقط برای سلامتی نیست. در دنیای پزشکی رسم است که می‌گویند، پیشگیری از درمان بهتر و ارزان‌تر است ولی پیشگیری اجتماعی. برای اینکه با کسی حرف زدی و خودت را مورد تهمت قرار دادی. «اتق مواضع التهم‏» (بحارالانوار/ج33/ص509) تو خودت پیشگیری نکردی. 

پیشگیری فقط برای سلامتی نیست. برای آبرو نیز است. امام با یک   خانم در حال صحبت بود، یک کسی آمد که برود، حضرت گفت: این خانم به من محرم است. آن شخص پاسخ داد: آقا مگر ما چیزی گفتیم؟ گفت: بعد که رفتی و گفتی این خانم که بود که با ایشان حرف می‌زد؟ باید پیشگیری کنیم. جلوی سوء ظن را از خودمان بگیریم.


جلوگیری از سوء ظن دیگران


حجت‌الاسلام قرائتی با ذکر چند خاطره در این رابطه گفت: مثلا ماشین می‌آید مرا سوار می‌کند، من هم نمی‌‌دانم ماشین مدلش چیست و قیمتش چند است. نرخ ماشین‌ها را که نمی‌دانم! در ماشین با راننده صحبت می‌کنیم، می‌گوییم: ماشین چیه؟ بعد می‌فهمیم چه ماشین گرانی سوار شدیم. در مسجد که رسیدم باید بگویم: آقا اولاً این ماشین را نرخش را نمی‌دانستم، دوم اینکه برای من نیست. این بنده خدا آمده و مرا مسجد آورده است. اگر نگوییم، فردا می‌گویند.


وی ادامه داد: بنده در یک کارخانه یک چای خوردم. فقط یک چای خوردم! اشهد بالله هیچ ربطی نداشتیم. یک چای خوردیم! سال‌ها می‌گفتند: این کارخانه برای قرائتی است. گاهی آدم با عمه‌اش حرف می‌زند. من یک عمه‌ نود ساله داشتم، جنوب شهر تهران. دو ماهی، سه ماهی یکبار صله رحم می‌رفتیم. از خانه او که بیرون می‌آمدم، دیدم یک مشت جوان جمع شدند و می‌گویند: قرائتی یک خانم هم در این خانه دارد! آخرش ما عمه‌مان را آوردیم گفتیم: بایا این عمه‌ ما است، نود ساله است. پیشگیری است. بگو: آقا این برای من هست و این نیست.


این مفسر قرآن تصریح کرد: خدا آیت‌الله فلسفی را رحمت کند. می‌گفت: آخوند حق ندارد در بازار در مغازه‌ کسی بنشیند. مغازه‌ کتاب فروش بنشیند طوری نیست. بنده مثلاً اگر خواسته باشم خانه بخرم، باید خانه‌ای بخرم یک طبقه باشد. اگر در یک برج یک خانه بخرم، ولو از این بیست طبقه یک طبقه‌اش دست من باشد، می‌گویند: این برج برای قرائتی است. باید مواظب باشیم. پیشگیری کنیم، پیشگیری اجتماعی.


وی ادامه داد: پیشگیری سیاسی، گاهی افراد اگر افشاگری نکنند، شفاف سازی نشود، مردم قضاوت‌های کج و کوری می‌کنند. مردم نشستند یک چیزی می‌گویند در حالی که نمی‌دانند اصل ماجرا چیست. به هر حال باید پیشگیری کنیم. مواظب باشیم جایی نرویم که حرف بزنند. اگر سیاسی هستیم، کاری نکنیم یا مغازه‌ کسی بنشینیم و با کسی رفت و آمد کنیم که موجب حرفی شود.


ایمان به علم خدا، عامل پیشگیری از ارتکاب گناهان


حجت‌الاسلام قرائتی تصریح کرد: شصت درصد پیشگیری مربوط به ایمان است؛ یعنی ایمان داشته باشم به اینکه تمام هستی دوربین است. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» (فجر/14) نه‌تنها ظاهر را می‌بیند. دوربین‌ها ظاهر را نشان می‌دهند، «عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» (آل‌عمران/119)، «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُن‏» (غافر/19) یعنی دوربین فقط نگاه را نشان می‌دهد که مثلاً به این شخص دارم نگاه می‌کنم. این را دوربین نشان می‌دهد. اما این نگاه من چه نگاهی است؟ آن هدف نگاه، پشت نگاه‌ها چه می‌گذرد؟ «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُن‏» خیانت چشم‌ها را می‌داند. بدانیم هر کلمه‌ای که می‌گوییم، دو تا فرشته ثبت می‌کنند. «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ» هر لفظی که گفته می‌شود، «إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ» (ق/18) بدانیم این زمین شهادت می‌دهد.


وی اظهار کرد: بدانیم زمان شهادت می‌دهد. اصلاً قرآن می‌گوید: «یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ» (غافر/51) یعنی یک شاهد. پوست بدن شهادت می‌دهد. پوست شهادت می‌دهد، «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ» (نور/24) پوست شهادت می‌دهد. زمین شهادت می‌دهد. زمان شهادت می‌دهد. فرشته شهادت می‌دهد. پیغمبر شهادت می‌دهد. ائمه اطهار شهادت می‌دهند. ما اگر بدانیم زیر چند دوربین مخفی هستیم، این دیگر آدم را کنترل می‌کند.


این مفسر قرآن یادآور شد: یکی از علما نجف درس می‌خواند، خواست به ایران بیاید، به استادش گفت که شاید دیگر به نجف برنگردم. یک نصیحتی به من بگو تا آخر عمر در گوش من باشد. استادش فرمود: این کلمه یادت نرود. «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‏» (علق/14)، «أَ لَمْ یَعْلَمْ» آیا بشر نمی‌داند، «بِأَنَّ اللَّهَ یَرى» که خدا او را می‌بیند. این قوی‌ترین است. وگرنه اگر شما خدا را کنار بگذاری، مگر پلیس می‌تواند بگیرد؟ شما آن مقداری که جرم کردی شاید چند درصد باشد که متوجه شویم. اکثر جرم‌ها را متوجه نمی‌شوید، با برنامه و قانون هم نمی‌شود حل کرد. چرا کم فروشی می‌کنی؟ «أَ لَا یَظُنُّ أُوْلَئکَ أَنهَُّم مَّبْعُوثُونَ، لِیَوْمٍ عَظِیمٍ» (مطففین/5 و 6). تو نمی‌دانی در قیامت باید جواب پس بدهی؟


رسیدگی به فقراء، از سرمایه خود، نه سهم امام


وی اظهار کرد: شب گذشته در یک مسجدی بودم. کسی آمد گفت: من وضع مالی‌ام خیلی خوب است، سهم امام هم بدهکار هستم، ولی مقلد فلان آقا هستم؛ مثلاً گفته، اینقدر به اختیار خودت می‌توانی به فقرای فامیل بدهی. ولی دنبال یک مرجع هستم که بگوید، همه را بده. سهم امام را با دست خودم به فقرایی بدهم که می‌شناسم، ولی ایشان بیش از نصف اجازه نمی‌دهد. من می‌خواهم مرجعم را عوض کنم برای اینکه اجازه بیشتری بگیرم. گفتم: بیا کنار مسجد خصوصی با تو حرف بزنم.


حجت‌الاسلام قرائتی گفت: گفتم: مردانگی هم یک چیزی است. حالا یک مثل برای شما بزنم؛ پنج تا نان سنگک داریم، چهار تا برای من است. یکی هم می‌گذاریم خمس. این یک نان سنگک، فرض کنید که چهار تا برای من، این یک نان هم سهم امام. یک نفر می‌گوید: گرسنه هستم. اگر با اینکه چهار تا نان دست من است، بگویم: گرسنه هستی، بیا از این یک نان بگیر. یکی دیگر هم گفت: گرسنه‌ام است، باز پولی از ایشان گرفتم. بیا!  آقا این فقیر است، خوب دست در جیبت کن، از صد میلیون، هشتاد میلیونش برای تو است. بیست میلیونش را به امام زمان دادی. تا یک فقیر می‌بیند، دست در جیب امام زمان(عج) می‌کند، چنین می‌کند. اینها ولو مسلمان هستند. مرجع هم به آنها اجازه می‌دهد، ولی نامرد هستند. مردانگی هم یک چیزی است.


وی اداکه داد: من یک مرد پیدا کردم که شغلش حمالی بود؛ چند سال است مریدش هستم. شغلش ضعیف بود، ولی خیلی مرد بود. به او گفتند: این فرش را آنجا ببر. گفت: من از صبح تا حالا چند فرش بردم. پول خوبی گیرم آمده است. این بنده خدا کنار من ایستاده، هیچ‌کس او را صدا نمی‌زند. این فرش را به این بده، یک چیزی هم اضافه بده که شب که می‌خواهیم برویم، همه با هم شکم‌مان سیر شود. یعنی می‌توانست این فرش را هم ببرد و یک پولی بگیرد، گفت: چون من چند تا فرش جا‌بجا کردم، پول گرفتم، این یکی را شما به این بده و یک چیزی هم اضافه بده. این را مرد می‌گویند. گاهی یک حمال مرد است، یک سرمایه‌دار مرد نیست. چطور طلبکارهای دیگر را با هیجان می‌دهی؟ سهم امام را عقب می‌اندازی؟ یعنی چه؟ یعنی ای امام زمان برای من مهم نیستی!


حجت‌الاسلام قرائتی یادآور شد: خدا مرحوم پرورش را رحمت کند. منزل ما آمده بود. قرار ما ساعت شش بود، من ساعت 6:15 آمدم و گفتم: ببخشید دیر کردم. گفت: نخیر! تو مرا پست قرار دادی. تو اگر با رئیس جمهور ملاقات داشتی، دیر نمی‌کردی. اینکه دیر کردی یعنی من برای تو ارزش ندارم. خیلی خجالت کشیدم. از جیب خودمان نمی‌دهیم. دست می‌کنیم و از آن یک نان می‌دهیم. من به بعد فقهی این مسئله کار ندارم. ما مسئله‌ فقه‌مان را از مراجع بپرسیم.


ممکن است مرجعی به شخصی اجازه بدهد، که شما از سهم امام به فامیل‌ها بده. اگر مرجع اجازه داد، طوری نیست. از نظر فقهی ایرادی نیست، ولی زیبا نیست. خیلی چیزها درست است، ولی قابل قبول نیست؛ مثل چای در آفتابه، چای است ولی خوردنی نیست! بعضی کارها را آدم نمی‌تواند در نماز جمعه بگوید که من پنج تا نان داشتم، یکی را به امام زمان دادم، هرکس هم گرسنه شد، چنگ زدم از یک نان امام زمان برداشتم، از چهار نان خودم برنداشتم. این نامردی است. من وجدانی حرف می‌زنم. حرف‌های من فطری است، فقهی نیست. فقه را ببینیم مراجع چه می‌گویند، تقلید کنیم.


وی تصریح کرد: اگر خواستید پیشگیری از جرم کنید، باید کارهای فرهنگی شود. من باید یک تشکر کنم از جناب رئیس جمهور چند سخنرانی کرده همه‌اش گفته: لیسانس، فوق لیسانس، برای پژوهشی کار کنید که این پژوهش یک باری هم داشته باشد. یک مشکلی را حل کند، اگر بنا است پژوهش کنیم، پژوهش کنیم راجع به یک چیزی که یک مشکلی از جامعه حل کند.


حجت‌الاسلام قرائتی ادامه داد: یک کسی از مکه آمده بود، گفت: مسجدالحرام هفتصد و چند بلندگو دارد. آخر مسجد الحرام چند طبقه است، چطور شمردی؟ گفت: سه طبقه را رفتم، دانه دانه بلندگوهایشان را شمردم. گفتم: خوب این همه راه رفتی، خوب دور کعبه می‌گشتی. ببین وقتی آدم درست نیاندیشد، در مسجدالحرام هم که می‌رود عوض اینکه دور کعبه بگردد، دور بلندگو می‌گردد.


رعایت عفت و حیاء در رفتارهای اجتماعی


وی افزود: یکی از راه‌های پیشگیری از جرم این است که مردم حیا داشته باشند. آدم اگر حیا نکند دیگر پلیس حریفش نمی‌شود، آخوند حریفش نمی‌شود، قوه‌ قضاییه حریفش نمی‌شود. این دیگر حیا ندارد. «لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَهُ» کسی که حیا نداشته باشد، دین هم ندارد. خانه‌های ما باید حیاء داشته باشد. مهندسین ما باید مهندسی‌شان طوری باشد که خانه‌ها روبروی هم نباشد. دو خانه که روبروی هم باشد، این در باز می‌شود، داخل خانه معلوم می‌شود حالت مختلف خانه هست، دختر، پسر بالاخره این راه‌ها، این نگاه‌ها، باید برای پیشگیری، مهندسین هم اقدام کنند، باید دانشگاه هم اقدام کند.


این مفسر قرآن گفت: جوان می‌آید، بیکار است دست به فساد می‌زند. پس باید کار داشته باشد، آموزش و پرورش یک کاری کند که دیپلمش یک هنری هم داشته باشد. دیپلم فلج، لیسانس فلج، بیکار است، آدم بیکار دست به فساد می‌زند. یعنی مسئله‌ پیشگیری این طور نیست؛ همه چیز به هم بند است، الآن بنده یک بادام که با دندانم می‌شکنم، چون فشاری که با دندان روی بادام می‌آورم، دندان من ترک می‌خورد. بعد این می‌پوسد، بعد که می‌تراشند آن جای تراش را که می‌خواهند پر کنند، آن موادی که باید پر شود باید از خارج بیاید. یعنی من امروز بادام می‌شکنم، بعد از مدتی وصل به این است که دلار شود و آمریکا برود. این مسائل به هم پیوند خورده است و اگر درست نشود جامعه به سمت فساد حرکت می‌کند. دیپلمه ما هنر دارد، دخترهای ما هنر هم دارند. اگر خواسته باشیم فساد کم شود.


وی ادامه داد: امام به یک کسی گفت: چه می‌کنی؟ گفت: وضع مالی‌ام خوب است دیگر اخیراً در خانه نشستم. یک درآمدی داریم، مثلاً مستقلاتی، اجاره‌ای، کرایه‌ای، حضرت فرمود: کم عقل شدی. پول هم داری برو مغازه را باز کن. در خانه نشستن فساد می‌آورد. بیکاری فساد می‌آورد. اولین پیشگیری که شصت درصد شاید شود روی آن حساب کرد، این است که انسان ایمان داشته باشد. من بدانم خدا مرا می‌بیند. من بدانم امام زمان کار مرا می‌داند و واقعاً هم می‌داند.


بهره‌گیری از فرصت ایام فراغت


حجت‌الاسلام قرائتی یادآور شد: پر کردن ایام فراغت مهم است، یک برنامه بگذاریم برای ایام فراغت، سال 93 ایام فراغتمان را چطور پر کنیم؟ یک راهی را آیت‌الله العظمی مکارم رفت من از او یاد گرفتم. سال‌ها قبل از انقلاب چند طلبه بودیم ما را جمع کرد، گفت: ما می‌خواهیم در تعطیلات تفسیر بنویسیم. گفتیم: یعنی چه؟ گفت: پنج‌شنبه‌ها تعطیل است، جمعه تعطیل است. تابستان تعطیل است. هروقت تعطیل است جمع شویم و یک آیه بنویسیم. ما ده نفر بودیم، تا حالا پنج نفر از دنیا رفتند. پنج نفرمان هستیم. این ده نفر جمع شدیم، از تعطیلات تفسیر نمونه نوشته شد و تفسیر نمونه بهترین تفسیر فارسی است. حدود هفتاد بار چاپ شده و به چند زبان دنیا ترجمه شده است. این از تعطیلات است. تعطیلات را استفاده کنیم.


وی ادامه داد: دانشجوها می‌آیند تابستان چه کنیم؟ یک اردوهای جهادی می‌گویند، یک کاری است. جمعی از دانشجویان، طلبه‌ها می‌روند یک گوشه‌ای، ده روز، بیست روز یک خدمتی انجام می‌دهند. از تعطیلات استفاده کنیم. ما چقدر دانشجو داریم که در تابستان، بچه‌های کوچه‌شان تجدید دارند، از نظر علمی ضعیف هستند. نمی‌شود مثلاً دانشجوها، پنج دانشجو هستیم در یک کوچه، بیاییم بچه‌های راهنمایی را دعوت کنیم، هر بچه‌ای در هردرسی ضعیف است، تابستان کمک کنیم. ما نباید میلیاردها، صدها میلیارد خرج می‌شود آخر هم بچه از نظر علمی تجدید می‌شود. دانشجوها به پا خیزند. معلمین به پا خیزند. خیلی می‌توانیم کمک کنیم. چقدر داروی زیادی، چقدر کتاب زیادی، چقدر لباس عروس زیادی، چقدر حیف و میل زیادی. ما این کارها را نمی‌کنیم، زن بیکار است، مرد بیکار است، دست به فساد می‌زنند،  اگر کار داشته باشد تلفن دو دقیقه، این آقا یا خانم تلفن را برمی‌دارد، 45 دقیقه حرف می‌زند، پیداست بیکار است.


این مفسر قرآن گفت: ایام فراغت را باید پر کنیم. ازدواج را باید آسان کنیم. ازدواج باید آسان شود، جلوی فساد گرفته شود. هرکسی باید یک هنر داشته باشد، جوان بیکار نباشد، جوان بیکار نباشد، جلوی فساد گرفته می‌شود. کار هم دست یک نفر نیست. زندان مشکل را حل نمی‌کند. اتفاقاً یک مجرم را زندان می‌کنند، چند رقم جرم دیگر هم آنجا یاد می‌گیرد. یعنی ناشی می‌رود متخصص بیرون می‌آید. زندان حل نمی‌کند. جریمه حل نمی‌کند. شما یک راننده را جریمه می‌کنی، اینکه تا حالا می‌گفت: فلان شهر اینقدر، تا دید جریمه شده، می‌گوید: اینقدر. روی مسافرها می‌کشد.


وی ادامه داد: یک کسی، یک ناشری برای من چند کتاب فرستاد. من خوشحال شدم گفتم: کتاب‌های خوبی است. تا لبخند زدم گفتم: کتاب خوبی که برای ما فرستادی، یک نفر بغل من نشسته بود، گفت: خوشحال نباش. گفتم: چرا؟ گفت: آن کتابی که مفت به تو داد، پولش را روی باقی مشتری‌ها می‌کشد. برای تو و چهارتا مثل تو مفت می‌فرستد، آن وقت پولش را می‌کشد روی کتاب. رشوه مگر می‌تواند جریمه شود. رشوه می‌دهد، دو برابرش را از جای دیگر می‌گیرد. می‌گوید: حالا که چنین کردی، من هم چنین می‌کنم.


حجت‌الاسلام قرائتی گفت: سرباز در پادگان تنگ هم ایستاده بود، این افسر در گوش او زد، گفت: فاصله بگیر! این سری تکان داد و رفت و از سربازخانه فرار کرد، یک کشور دیگر رفت، به افسر نامه نوشت، گفت: تا اینجا فاصله گرفتم. باز هم می‌خواهی فاصله بگیرم؟ اتفاقاً حدیث داریم ملامت زیاد بچه را پررو می‌کند. کتک بچه را پررو می‌کند. جریمه مشکل موقت است و مانند داروی مسکّن است. اصل برای پیشگیری ایمان به خداست. اصل پیشگیری ازدواج است. اصل پیشگیری اشتغال است. بقیه‌ حرف‌هایم را در جلسه‌ بعد می‌زنم.


  • حامد فکوری