بررسی نحوه عملکرد نهادهای فرهنگی در ترویج ازدواج آسان
خبرنگاران افتحاری/ حسن نبات: سهم نهادهای
فرهنگی در ترویج ازدواج آسان و فرهنگسازی آن چقدر است؟ باید در این زمینه
به بررسی عملکرد این نهادها پرداخت.
به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، افزایش سن ازدواج عامل اساسی برای رفتن دختران و پسران به دنبال بیبند و باریهاست.
در جامعهای که توقعات دختران بنا به دلایلی از جمله زیباییطلبی، زندگی برای دیگران، تربیت و فرهنگ نادرست که متأسفانه خانواده نیز در ارائه آن نقش داشتهاند، فراموش کردن الگوها و فرهنگ نابی که داشتیم، نفود فرهنگ فاسد و غلط غربی بهویژه توسط ماهواره، چشم و همچشمی و از طرفی هزینه بسیار بالای ازدواج که تنها مقدمات آن امری مردافکن است، بیکاری و عدم احساس مسئولیت مسئولان و اکتفا به سخنرانی خود از عوامل مهم افزایش سن ازدواج در جامعه ما خواهد بود.
جامعهای که کمکم از آموزههای ناب علوی و فاطمی دور شود به ناچار برای پرکردن این خلأ به تصاویر و فیلمها و آداب و رسوم غربی روی خواهد آورد.
در این مرحله است که دختر برای جلوه دادن خود و برتر نشان دادن خود به پسران و برعکس روی به چنین مدهای غربی میآورد تا به ناچار دیده شوند که این دیده شدن بیبنیان خود زمینهساز بسیاری از فسادها در جامعه میشود.
دور نرویم در کشورمان تا چه اندازه نهادهای فرهنگی در ارائه فرهنگ درست ازدواج فعال بودهاند، آیا تا به حال همین دختر و پسران را در مجمعی جمع کردهایم تا در مورد ازدواج اسان و فاطمی صحبت کنیم؟.
آیا تا به حال کار فرهنگی خاصی در این مورد انجام دادهایم؟ متأسفانه با اندک جلسات و سخنرانیها خود را دلخوش کردهایم. از این غافلیم که میلیونها دلار برای ارائه این فرهنگ غلط توسط غربیها هزینه میشود ولی سهم ما فقط یک سخنرانی آن هم نه برای گروه هدف بلکه برای آنهایی است که آب از سرشان گذشته است!.
گاهاً هم که میبینیم تنبلی و سستی کرده دنبال مقصر میگردیم دنبال کسی میگردیم که متهم جلوه بدهیم غافل از اینکه خود مقصر اصلی هستیم. همین استادان، معلمان، والدین و مسئولان. وقتی وارد کلاس درس دانشگاه و مدرسه میشدیم اولین کلماتی که از زبان معلم و استاد ما بیرون میآمد درس زندگی بود، درس خودسازی بود، درس مهربانی و باهم بودن بود، درس سادگی و بیریایی و بیآلایشی بود، آیا اکنون هم چنین است؟.
آیا اکنون هم مسئولان و معلمان و اساتید ما دغدغه فرهنگ، سادگی، خدمت به خلق و وجدان را دارند؟. مسلماًً الگوی ما که فکر و ذکرش تجمل، خود را جلوه دادن، ریاست، ظاهرسازی باشد از اصولی که باید پیرو آن باشد دور خواهد شد.
باید قبول کنیم که این جوانان به سبب ارائه الگوی غلط، کمکاری، سستی و بیتوجهی هیزم ندانم کاریهای ما مدعیان فرهنگ شدهاند.