قرآنآموزی از نجف تا تدریس تفسیر در قم/ سفری بدون بازگشت
قرآنآموزی از نجف تا تدریس تفسیر در قم/ سفری بدون بازگشت

گروه فعالیتهای قرآنی: مائده آلمرتضی
را کمتر بانوی قرآنی در استان قم است که دستی در آموزش قرآن داشته باشد و
او را نشناسد، کسیکه قرآنآموزی را از مادربزرگش در نجف آغاز کرده و امروز
به تفسیر قرآن در قم مشغول است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قم، مائده آل مرتضی، از ارکان اصلی آموزش قرآن استان قم در حوزه بانوان است که در سالهای حضور پربرکت خود در شهر کریمه اهل بیت(ع) منشأ خدمات اثربخش بسیاری در حوزه معارف قرآن و اهل بیت(ع) و علوم حوزوی بوده است.
وی علاوه بر تدریس در حوزه علمیه، تبلیغ در سازمان تبلیغات اسلامی و اجرای برنامههای علمی و ترویجی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران چند سالی است که وقت خود را صرفاً متمرکز بر فعالیت در مؤسسه قرآنی نورالیقین در حوزه علوم دینی و قرآنی کرده تا جایی که این مؤسسه به یکی از برجستهترین مؤسسات قرآنی تبدیل شده است.
در یک روز تقریبا سرد پائیزی دقایقی را میهمان این بانوی فعال قرآنی و مفسر قرآن بودیم تا از او و برنامههایش بیشتر بدانیم.
حضور در ایران و آغاز راه بی پایان
من در سال 1341 در عراق به دنیا آمدم ولی اصالتی ایرانی دارم زیرا
پدربزرگم در ایران بودند و برای ازدواج به نجف رفتند و پس از اینکه در
بحبوحه انقلاب اسلامی صدام ایرانیهای مقیم عراق را از عراق اخراج کرد، ما هم در 15سالگی من به ایران مراجعت کردیم.
مادر بزرگم اولین معلمم بود
مادر بزرگ بنده اهل فضل و علم بود و به همین دلیل از همان کودکی نزد ایشان
به یادگیری علوم و قرآن پرداختم و هر روز روزی دو ساعت نزل ایشان درس
میخواندم و این معارف را یاد میگرفتم به همین دلیل از شاگردان دیگر مدرسه به نوعی جلوتر بودم.
مسیر علم و علوم حوزوی را از 15سالگی شروع کردم اولین کلاسم هم تفسیر قرآن در سن هجده سالگی بود؛ هجده سالم بود جزسی و تفیسر کاشف را تدریس میکردم که پس از آن به سراغ تدریس تفسیر نمونه و بعد نور و بعد المیزان رفتم که در حال حاضر ده سال است به این کار مشغول هستم.
سه رمز حیاتی در زندگی
سه رمز حیاتی از کودکی با من بود و من از ابتدای کودکی به این سه مسئله
بسیار حساس بودم و سعی کردم هیچگاه آنها را ترک نکنم؛ نماز اول وقت، حجاب و
قرآن، سه عنصری بود که من از کودکی روی آنها تمرکز داشتم؛ یادم میآیدکه
زمانی که کسی را بی حجاب میدیدم گریه میکردم و میگفتم که چرا تو حجاب
نداری؛ نسبت به حجاب و بینمازی بسیار حساس بودم و وقتی که در کودکی به
بغداد میرفتیم از بیحجابی برخی زنان واقعا ناراحت میشدم.
از طرفی انس و الفت عجیبی نیز با قرآن داشتم به شکلی که هر روز قبل از حضور درکلاس درس یک جزء قرآن را مطالعه میکردم و به کلاس میرفتم نکته دیگر آنکه چیزهایی که از مادربزرگم یاد میگرفتم به همکلاسیهایم آموزش میدادم و سعی میکردم به آنان نیز این معارف را منتقل کنم ولی وقتی که قرار شد به ایران بیاییم کلا شرایط زندگی من تغییر کرد ولی روحیه من برای آموزش و تلاش برای نشر معارف قرآن و اهل بیت نیز بیشتر شد.
قرآنآموزی در خفقان حکومت بعثی
آن روزها در عراق رژیم بعث روی فعالیتهای شیعیان و بهویژه ایرانیها
بسیار حساس بود و این معارف سینه به سینه منتقل میشد و مادربزرگم در راه
نشر معارف قرآن و اهل بیت کوشا بود و رژیم بعث به شدت ما را تحت نظر
قرارداده بود و حتی خانم بنت الهدی صدر هم به ما گفتند که مراقبت بیشتری
داشته باشیم ولی از زمانی که به ایران آمدیم خوشبختانه دیگر از آن ظلمها و
ستمهای رژیم بعثی راحت شدیم.
بازگشت به موطن اجدادی
وقتی به ایران آمدم اصلا فارسی نبودم و از همان ابتدا در یک موسسه قرآن
عربی شرکت کردم و پس از آن وارد حوزه شدم تا بتوانم دروس حوزوی را در این
مرکز فرابگیرم زیرا در حوز و دانشگاه عربی تدریس میکرم اما پس از آن
مشاهده کردم که حوزه ودانشگاه آموزش فرهیختگان را به عهده دارند ولی آموزش
عمومی مردم مغفول مانده است.
الآن خیلی از خانمهایی که دیپلم گرفته و یا مدارک بالاتر را اخذ کردهاند در خانه نشستهاند و ازبهرهگیری از سطوح بالای آموزش قرآن و عقاید و معارف محروم هستند؛ به این نیازها به شکلی که باید و شاید پاسخ داده نمیشود و سعی کردم با انجام فعالیتهای گسترده آموزشی در بین بانوان این قشر را با معارف دینی و قرآنی بیشتر آشناکنم.
تمام سعی من آن بود که در این منطقه از شهر قم مردم را به معارف اهل بیت، و آن علومی که به آنان جهت شناخت و تببین آیات الهی کمک میکند تلاش کنیم. من همه چیز را رها کردم همه را؛ حوزه و دانشگاه و صداوسیما و سازمان تبلیغات و سمتهای رسمی و اداری را رها کردم و خودم را وقف این مسیر کردم؛ مؤسسه نورالیقین را ایجاد کردیم و شعبه اول ودوم و ... الآن در تمام استانها فعال هستیم و حتی در خارج از شهر قم هم افرادی هستند که 5سال و شش سال تمام دروس این مرکز را طی کردهاند.
مؤسسه نمونه قرآنی استان و کشور
بسیاری از قرآن آموزان این مرکز بهدلیل سطح بالای آموزشها که در سطح فوق
لیسانس و دکتراست، در بسیاری از مراکز دیگر تدریس میکنند و خود مربیان
خوبی در این عرصه شدهاند؛ این مؤسسه دو سال مؤسسه نمونه قرآنی معرفی شده
است و بین 120 مؤسسه بهعنوان نمونه انتخاب شده است.
دلیل موفقیت این مدرسه نیز تلفیق بین دروس قرآنی و حوزی است؛ در این مؤسسه تجوید، روانخوانی، عقاید، نحو، صرف، فلسفه، منطق، احکام،فقه و اصول تلفیق شدهاند و آن علومی که میتواند توانایی بهرهگیری از معارف قرآن را به مردم ارائه کند و احاطه کاملی بر این علوم پیدا کند؛ تدریس المیزان و دروس دیگر در بالاترین سطح انجام میشود و به همین خاطر است که بسیاری از شاگردان من مدارک عالیه حوزوی و دانشگاهی را دارند ولی در این کلاسها بسیاری از مسائل خود را مییابند.
کارکنان و شاگردان و اساتید با اعتقادشان کار میکنند
یکی از نکات بارز در این مؤسسه، کارکردن روی مسائل اعتقادی کارکنان و
بانوان است؛ به شکلی شاگردان خود را تربیت کردهام که در وهله اول فقط و
فقط خدا را درنظر بگیرند و هیچ کاری را با نیت پول شروع نکنند چون اگر نیت
خدایی باشد همه چیز را به خود میآورد و به همین دلیل است که همه دیگر
میدانند که هر کلاسی که دایر میکنیم برای تامین یاران امام زمان(عچ) است؛
به آنها گفتهام حب مال چگونه انسان را از فضیلت و سعادت بازمیدارد و
امروز خوشبختانه همه بانوان همکار ما مؤسسه را از آن خود دانسته و با شوق و
علاقه شخصی در اینجا کار میکنند و به فکر مسائل مادی نیستند.
تربیت 300 مربی قرآن
تاکنون 300 مربی و مسئول و مدیر تربیت کردهایم که اگر هر جایی میرفتند
با حقوق و مزایای عالی کار میکردند ولی آنها میدانند که این مؤسسه به شکل
شخصی اداره میشود و تنها خداست که یار ماست وگرنه از جایی حمایت
نمیشویم و همین خلوص نیت است که باعث ماندگاری و برکات این مؤسسه شده
است.
هیچکس حامی این مؤسسه نیست و امروز نیز برگزاری این برنامهها و برپایی یک مؤسسه هزینههای بسیار بالایی دارد و این مکان هم بهصورت کاملاً شخصی اداره میشود و گاهی فعالیتها با مشارکت مالی شاگردان انجام میشود.
60 میلیون تومان هزینه هر ماه فعالیت در این مؤسسه
هزینهها بسیار بالاست و برای یک ماه این موسسه بالغ بر 60 میلیون هزینه
میشود که هیچ کسی نیز از ما حمایت نمیکند؛ در این بین همیشه شبانه روز
شاهد فعالیت جدی همکارانی هستیم که همیشه کار میکنند و هیچ وقت از پول
حرفی نمیزنند.
فعالیتهای گسترده تحقیقاتی قرآنی
یکی از مهمترین فعالیتهای ما در این مرکز، فعالیت در حوزه پژوهشهای میان
رشتهای است که در این عرصه فعالیت تخصصی در زمینه پژوهش قرآن و سنت و علم
در دستور کار قرار گرفت؛ از جمله این پژوهشهای علمی میتوان به جنین،
نجوم و تغذیه و...اشاره کرد. خوشبختانه دانشجوهای بسیاری جذب این مؤسسه
شدند و خانمهای تحصیلکرده از این تحقیقات لذت بردند و به قم آمدند و در
این طرحها مشارکت دارند.
سنتهای حسنه
موضوع بعدی، سنتهای حسنهای است که در این مؤسسه ایجاد شده است که یکی از
آنها مبارزه با خرافات و شبهات و فرهنگسازی قرآنی است؛ بهعنوان مثال ما
سعی کردیم در روز عید غدیر روز قرآنی را برپا کنیم به جای اینکه بانوان
خانه به خانه بهدنبال منزل سادات بگردند در این روز سعی میکنیم اعمال
خاص این روز را که از سوی اهل بیت(ع) بیان شده است را انجام دهیم.
یکی دیگر از این مباحث، درخصوص عیدالزهار و نهم ربیع است که به جای اینکه فعالیتهای شرمآوری که در شأن اهل بیت(ع) نیست را انجام دهیم سعی میکنیم با معنی کردن خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) مردم را با معارف اهل بیت(ع) و وظایف شیعیان آشنا کرده و در راستای رفع شبهات و خرافات نقشآفرینی کنیم.
برنامههای قرآنی
در اوایل تنها برنامهای که در این مؤسسه انجام میشد، برنامه ترتیل قرآن
بود و بعد برنامه تجوید و آموزشهای تخصصی و تفسیر و سپس علوم مرتبط با
قرآن نیز در این مؤسسه تدریس شد که از پس آنها آموزش عقاید و احکام و اخلاق
نیز ضممیه شد تا برنامههای آموزشی تکمیل شوند.
در سال اول با 30 نفر کار را شروع کردیم ولی در سال گذشته در برنامه گردهمایی که داشتیم 1000 نفر حضور داشتند؛ سعی کردیم برنامه تفسیر را به هر شکلی در این مؤسسه نهادینه کنیم زیرا بسیاری از بانوان ممکن است که قرآن بخوانند و بشنوند ولی متوجه نمیشوند که چه خوانده و خدا از او چه خواسته است؛ سعی داریم این جنبش تفسیری را در سطح کشور اجرا کنیم و تمام مساجد و حسینیهها را تحت پوشش این برنامه ببریم که طرح تفسیر متناسب با شرایط جامعه انجام شود که قطعاً تأثیرات بسیاری در کشور خواهد داشت ولی متأسفانه هنوز حمایت نشده است.
فعالیتهای خیریه مرکز
یکی از برکات این مؤسسه، همین فعالیتهای خیریه و عامالمنفعه است؛ هم
اکنون به حمدخدا و لطف و عنایت صاحب قرآن، 150نفر تحت پوشش این مؤسسه قرار
گرفتهاند و در ماه مبارک رمضان کمکهایی به افراد نیازمند انجام شد از
جمله جمعآوری کمک برای عمل تومور مغزی که در این مرکز و به همت کارکنان و
شاگردان این مرکز انجام شد.
خوشبختانه همه کارها متکی به فعالان این مؤسسه است و به هر شکلی که شده این فعالیتها را انجام میدهیم از کارهایی خیریه گرفته تا برگزاری جلسات همگی با مشارکت اعضا انجام میشود و حتی حاضر شدهایم زیرا بار قرض و وامهای سنگین برویم ولی با اعتقاد به حل این مسایل کوچکترین نگرانی از آینده نداشته باشیم و کارهای خود را هم به خوبی انجام دهیم. در کنار این برنامهها، برنامههای آموزشی و تفریحی از جمله اردواهای زیاتی نیز برای فعالان درنظر گرفته شده است که هر سال تعدادی از شاگردان در اردوهای مشهد شرکت میکنند.
همیشه توکل من به خدا بوده است و با توجه به سنگینی هزینههابازهم سالها این برنامهها را به شکل رایگان برگزار میکردیم که با پیشنهاد همکاران و شاگردان برای تأمین یک سوم هزینهها مجبور شدیم برای کلاسها هزینههایی که در حد بانوان است از آنها بگیریم و با آنها بخشی از هزینهها را جبران کنیم اما بار اصلی برای ماست و باید با قرض و وام و کمکهایی که با سختی تأمین میشود این مسیر را ادامه دهیم ولی مطمن هستیم که این موسسه با لطف خدا تاسیس شده و با عنایت خدا هم همه مشکلات را پشت سر میگذارد.
مشکل بزرگ کشور؛ فرهنگی است
بزرگترین مشکل جامعه ما مشکل فرهنگی است؛ قیام امام حسین(ع) نیز برای
توسعه فرهنگی و فرهنگسازی در زمینه معارف دین و شریعت بود؛ اگر هدف ما
فرهنگ قرآن و اهل بیت(ع) باشد و خلوص نیت داشته باشیم هیچ کاری سخت نیست و
با اخلاص همه مشکلات را میتوان حل کرد.