نونهالی که حفظ قرآن را به فوتبالیست شدن ترجیح داد/ ماجرای دو رکعت نماز
گفتوگو با حافظ برتر جشنواره ملی قرآن دانشجویان؛
نونهالی که حفظ قرآن را به فوتبالیست شدن ترجیح داد/ ماجرای دو رکعت نماز

گروه فعالیتهای قرآنی: نشستن پای صحبت
نفر اول جشنواره ملی قرآن دانشجویان کشور در رشته حفظ کل آن هم لحظاتی بعد
از کسب این رتبه و صحبت در مورد متن و حاشیه زندگیاش سوژه یکی دیگر از
گزارشهای صفحه چهرهها شده است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، «محمدجواد» اجرای خود را که پایان میدهد به گوشه سمت راست سالن شماره سه مجتمع فرهنگی ـ هنری فرشچیان در استان اصفهان میرود تا خلوتی داشته باشد با خودش و یا شاید هم تلاوت خود را تحلیل کند، اما اگر حال و حوصلهای داشته باشی و رد نگاهش را دنبال کنی، متوجه خواهی شد که تصاویر 15 سال پیش که در ذهنش بایگانی شده است، دارد زیرورو میکند تا به آن روزهایی برسد که هنوز تازه کار آموزش یادگیری قرآن را آغاز کرده بود، تصاویر آن روزهایی که پدر به محمدجواد سه و نیم ساله میخواهد حفظ قرآن را آموزش دهد اینجا در گوشهای از سالن شماره سه مجتمعی که به نام استاد فرشچیان مزین شده است با ذهن محمدجواد دست به یقه شده و انگار دست از سر ذهنش برنمیدارد.
داستان اولین و مهمترین نامه زندگی یک حافظ قرآن
محمدجواد دارد به خاطره بازیهایش ادامه میدهد و نگاهش اگرچه به اجرای
رقبایش در رشته حفظ کل قرآن کریم خشک شده است اما دارد به آن روزهایی فکر
میکند که دلش واکمنی - که آن سالها آخر تکنولوژی به حساب میآمد - را
میخواست تا صدایش را ضبط کند، اما روی مطرح کردن این خواسته با پدر را
نداشت. ذهن چهارساله محمدجواد به نوشتن نامه برای پدر و طرح خواسته از طریق
نامه قد میدهد، محمدجواد آن روز که تازه نوشتن را یاد گرفته بود تمام
فکرش را بر روی این میگذارد که در نامه کلمات را چگونه کنار هم بچیند تا
دل پدر را به دست بیاورد، این وسط ذهن محمدجواد رفت و آمدهایی به سالن
مسابقات دارد و حالا که یکی دیگر از رقبایش در جشنواره ملی قرآن و عترت
دانشجویان کشور در اصفهان به پایان تلاوت خود رسیده است و عبارت «صدق الله
العلی العظیم» را که میگوید؛ یکبار دیگر عبارت نوشته شده در نامه را از
ذهنش عبور میدهد و خندهای بر روی لبهایش نقش میبندد، «من یک واکمن
میخواهم، صدقالله العلی العظیم»، این متن مهمترین نامه زندگی محمدجواد
است که به پدر برای خرید واکمن نوشته بود.
پدر و پسر
یک حافظ قرآن عاشق فوتبال
«محمدجواد محمدیمجد»، متولد سال 1374 در استان خوزستان و ساکن اهواز است،
مانند بسیاری از جنوبیها و خصوصاً خوزستانیها که عشق و علاقه عجیبی به
فوتبال دارند، او هم یک فوتبالی دو آتیشه است و باز هم مانند بسیاری از
آنها عاشق استقلال تهران، حافظ کل قرآن کریم و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد
علوم قرآن و حدیث آن هم با 19 سال سن است، مقطع کارشناسی علوم قرآن و حدیث
را زمانی که در سال دوم دبیرستان تحصیل میکرده، کسب کرده است، البته با
استفاده از سهمیه حافظ قرآن بودنش که پس از شرکت در آزمون کارشناسیارشد
سازمان سنجش و شرکت در آزمون شفاهی سازمان اوقاف و امور خیریه دریافت کرده
است.
حالا در کنار اسم محمدجواد محمدیمجد با یک علامت کاما باید مهمترین
عنوانی که به دست آورده است نیز گذاشت، «نفر اول رشته حفظ کل قرآن کریم در
بیستونهمین جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور».
محمدجواد در کنار استاد محمد عباسی، قاری بینالمللی
رشد در خانوادهای مأنوس با قرآن
محمدیمجد، یک برادر کوچکتر از خود دارد که 12 سال سن دارد و او هم تلاش
میکند تا پا جای پای برادر بزرگترش بگذارد، این حرکت را هم آغاز کرده است و
تا امروز چندین جزء از قرآن کریم را حفظ کرده است. پدر محمدجواد بازنشسته
آموزش پرورش و معلم قرآن در مدارس است و شاید همین باعث شده تا نه تنها او
به سمت قرآن گرایش پیدا کند، بلکه در خانواده جو قرآن همیشه وجود داشته
باشد. خودش در این زمینه میگوید: «در خانواده ما جو مذهبی حاکم است و شاید
همین جو هم باعث شد که وارد این عرصه شوم، مادرم نیز به صورت حرفهای نه،
اما همیشه در خانه آیاتی از قرآن را تلاوت میکند و انس دائمی با قرآن کریم
دارد».
شروع کار از سه و نیم سالگی
قهرمان این قصه حفظ قرآن را از سن سه و نیم یا چهار سالگی یعنی درست در آن
روزهایی که هنوز دست چپ و راستش را از هم به زور تشخیص میدهد، آغاز
میکند و تا هشت سالگی به پایان میرساند، «از سن سه و نیم سالگی شروع به
حفظ قرآن کردم، به مدت یکسال جزء سی قرآن کریم را به صورت شفاهی حفظ کردم
به این صورت که پدرم قرائت میکرد و من تکرار میکردم، به مدت یکسال به این
صورت جزء 30 قرآن را حفظ کردم و بعد از آن پدرم چون تدریس در دوره ابتدایی
را انجام میداد، به این فکر افتاد که در همان سال خواندن و نوشتن را به
من آموزش دهد تا کار حفظ زودتر به انجام برسد».
یادگیری خواندن و نوشتن از چهارسالگی
«پس از اینکه از سن چهار و نیم سالگی خواندن و نوشتن را فرا گرفتم سرعت
حفظم بیشتر شد و هر جزئی که مد نظر پدرم بود براساس برنامه از قبل طراحی
شده حفظ میکردم، به این صورت که یکبار پدرم میخواند، یکبار خودم از رو
تمرین میکردم و پس از آن یک ماه تا 40 روز فرصت به من داده میشد تا جزء
مورد نظر را از طریق روخوانی حفظ کنم، در این زمان روزی در حدود نصف صفحه
قرآن کریم را حفظ میکردم».
داستان جالب کشف استعداد در حفظ کردن
کشف استعداد مهمترین مسئله برای هدایت یک فرد به بحث حفظ قرآن کریم است،
اما کشف استعداد محمدجواد برای حافظ قرآن شدن هم برای خودش داستانی دارد و
شنیدنش از زبان خود محمدجواد جالب است، «در زمینه چگونگی کشف استعدادم باید
بگویم که اولاً جو مذهبی در خانواده ما وجود داشت، بنابر این اصل کار که
قرآن خواندن در خانواده بود، وجود داشت، اما در مورد اینکه چگونه استعداد
من کشف شد، به این صورت بود که در کودکی و بر اساس تعاریف پدر و مادرم، هر
زمان از تلویزیون تبلیغی پخش میشد فوراً آن را حفظ میکردم و مادرم میگفت
هر موقع دعایی بعد از نماز را قرائت میکردیم من نیز تکرار میکردم این دو
امر باعث شد که خانواده متوجه قدرت حفظ من شوند». «اصل قرآن در خانواده ما
وجود داشت و قطعاً اگر حافظ قرآن نمیشدم گام در عرصه قرائت میگذاشتم،
اصلاً قبل از اینکه وارد بحث حفظ قرآن شوم به صورت حرفهای قرائت کار
میکردم و در حال حاضر هم قرائت انجام میدهم اما نه به صورت جدی و
حرفهای».
«قبلاً بسیار تلاوت را پیگیری میکردم اما در حال حاضر کمتر به این قضیه
میپردازم، قبل از سن بلوغ در مسابقات تلاوت هم شرکت میکردم و حتی
رتبههای بسیاری هم کسب کردهام که رتبه پنجم مسابقات قرآن در بسیج و رتبه
اول قرائت در سطح استان خوزستان از جمله این رتبهها است، اگر اندکی از بحث
حفظ قرآن خارج شوم و از بحث مسابقات نیز فراغ بال پیدا کنم در برنامهام
قرار دارد که به صورت حرفهای وارد عرصه قرائت شوم».
«همان موقع بیشتر تلاوتهایم به سبک استاد «احمد احمد نعینع» بود و حتی یک
بار در محضر ایشان تلاوت داشتم که بسیار استقبال کردند و خوششان آمد،
ایشان توصیه کردند که به سمت مصطفی اسماعیل بروم و این کار را انجام دادم
اما پس از سن بلوغ، اساتید پیشنهاد دادند که بحث قرائت را کمتر کنم تا
آسیبی به بحث حفظ نرسد و جالب است که اکثر رتبههایی که در حفظ کسب کردهام
پس از کمتر کردن قرائت است».
استاد دکتر احمد احمد نعینع
در مورد اینکه به صدای کدام یک از قاریان کشورمان علاقهمند است نیز سؤال
میکنیم، که با سیاست خاصی جواب میدهد، محمدجواد انگار میداند هنوز جوان
است و در اول راه و برای استفاده از محضر اساتید برجسته کشور باید از نام
بردن و ابراز علاقه به قاری خاصی خودداری کند، «هر گلی بویی دارد و واقعاً
نمیتوان گفت که قرائت کدام یک از اساتید را دوست دارم چون همه اساتید در
نوع خود جذابیتهای خاص خود را دارند».
در ذهن خودم دنبال جوابی برای این سؤال هستم که چگونه یک نونهال سه یا
چهار ساله میتواند حافظ کل قرآن کریم شود آن هم بدون خسته شدن از حفظ؛
خودش برای این سؤال جواب خوبی دارد و میگوید: «من هم در زمان حفظ قرآن
بسیار خسته شدم و در واقع از ادامه کار ناامید شدم، طبیعی است که بچه سه یا
چهار ساله زمانی که کار سختی همچون حفظ قرآن را شروع کند به هر حال خسته
خواهد شد و من نیز از این قضیه استثنا نبودم. باید قبول داشته باشیم که حفظ
قرآن کار سنگینی است و تنها پدر من هیچ وقت برای بحث حفظ قرآن به من فشار
نیاورد و اگر پدرم به من فشار میآورد شاید در عرض یک یا دو سال موفق به
حفظ قرآن میشدم اما به هر حال این خستگیها طبیعی است و با مدیریت پدر و
مادرم این خستگیها بر طرف میشد. البته باید سعی کرد با ذکر فضایل حفظ
قرآن کریم و امتیازات معنوی آن، راه را برای حافظ شدن کودکان و نوجوانان
فراهم کرد».
نامهنگاری به پدر
«به یاد دارم در سال 1377 که حدود سه یا چهار سال سن داشتم احمد نعینع و
محمد اللیثی، دو قاری برجسته مصری به اهواز آمدند، آن روز یکی از بهترین
روزهای من بود که هنوز هم پس از 15 سال هر وقت به آن فکر میکنم خوشحال
میشوم، شب جمعه بود و پدرم روزهای پنجشنبه هم صبح و هم بعدازظهر سر کلاس
درس میرفت، زمانی که به خانه برگشت بسیار اصرار کردم تا من را به این محفل
ببرد، در آنجا نوجوانی را دیدم که آمده بود تا تلاوت استاد نعینع و اللیثی
را با دستگاه واکمن که آن روزها آخرین حرف تکنولوژی بود، ضبط کند، بعد که
به خانه برگشتیم یک روز که پدرم میخواست به مدرسه برود یک نامه در جیبش
گذاشتم و گفتم در راه این نامه را بخوان، آن روزها تازه خواندن و نوشتنم
کامل شده بود، در آن نامه نوشتم که – من یک واکمن میخواهم صدق الله العلی
العظیم پدر محمدجواد، هنوز هم آن نامه را نگه داشته است. این شاید مهمترین
نامه کل زندگی محمدجواد بوده است که نگارش یافته است.
فوتبالیست شدن شغل دوم حافظ قرآن
حتی فکر کردن به این موضوع که اگر وارد عرصه قرآن نمیشد، چه فعالیتی را
انجام میداده است، هم محمدجواد را ناراحت میکند و از فکر کردن به این
موضوع میترسد، «واقعیت این است که خودم از فکر کردن به این موضوع هم ترس
دارم و فکرش هم برای من سخت است، اما با توجه به اینکه پا به توپ هستم،
شاید فوتبالیست میشدم فوتبال را بسیار دوست دارم و بسیار پیگیری میکنم،
حتی بازی کردنم هم خوب بود و قرار بود که در نونهالان تیم «فولاد خوزستان»
تمریناتم را شروع کنم که بنا به دلایلی از جمله مخالفت پدرم مانع شد، الان
که فکر میکنم و میبینم که بسیار هم خوب شد که مانع این کار شد». «در بال
راست بازی میکردم، الان هم به صورت تفننی با جمع دوستان به سالن میروم و
فوتبال بازی میکنم، در ایران طرفدار استقلال هستم و از خارجیها هم طرفدار
آرسنال هستم اما در بحث اِلکلاسیکو طرفدار بارسلونا هستم».
مرحوم استاد ابوالعینین شعیشع
عاشق لیگ انگلستان و آرسنال/ پیشبینی برتری استقلال در شهرآورد
محمدجواد از لیگهای خارجی هم لیگ انگلستان را به سایر لیگها ترجیح
میدهد و بوندسلیگای آلمان در رتبه بعدی لیگهای مورد علاقه او قرار دارد،
برای سنجش میزان علاقهمندیاش به ورزش از او در مورد مهمترین خبرهای روز
ورزش و فوتبال که میپرسم، میگوید: «الان مهمترین خبر روز ورزشی بحث بازی
شهرآورد پایتخت است و همچنین بازی ایران و کرهجنوبی که بیشتر اخبار حول
این دو رویداد میچرخد» پیشبینی محمدجواد از این دو بازی باخت ایران و برد
استقلال در برابر حریفان است.
کمبود وقت باعث شده تا به عرصه حفظ دیوان اشعار وارد نشوم
حالا که در هفته کتاب و کتابخوانی قرار داریم از محمدجواد در مورد
رابطهاش با کتاب میپرسم و اینکه قصد ندارد وارد عرصه حفظ دیوان اشعار
شعرای بزرگ کشور شود، میگوید: «به شعر علاقه زیادی دارم و اشعار زیادی را
حفظ کردهام اما اینکه مثلاً دیوان حافظ و یا مثنوی معنوی را حفظ کنم نه،
علاقه خوبی به شعر دارم و با شاعران مطرح و معاصر کشور نیز آشنایی دارم.
علاقه زیادی دارم که چنین کاری را انجام دهم اما وقت زیادی برای رفتن به
سمت حفظ دیوان اشعار ندارم».
از محمدجواد در مورد مهمترین آیهای که دوست دارد و همیشه سعی دارد آن را
زیر لب زمزمه کند نیز میپرسیم؛ آیه مبارکه «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ
النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ
إِیمَانًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ» را بسیار دوست
دارم و به این اعتقاد دارم که اگر خداوند بخواهد کاری را محقق کند و مقدر
سازد دقیقاً همان خواهد شد حتی اگر تمام مردم کره زمین مخالفت کنند همان
خواهد شد، این آیه همیشه ورد زبان من است».
قربالیالله، هدف نهایی یک قرآنی
محمدجواد قربالیالله را هدف نهایی خود از حضور در عرصه قرآن عنوان
میکند و میافزاید: «استعدادهای انسان ذاتاً میل به بینهایت دارد و انسان
خلق شده است تا به بینهایت برسد، بینهایت انسان قرب الی الله است اما در
بحث قرآنی به این موضوع فکر کردهام، واقعیت را بخواهید از این موضوع هم
میترسم و ترس از این قبیل افکار دارم، که بگویم به این جا برسم دیگر
انتهای خط است و بعد از آن دیگر وجود ندارد، حتی اگر روزی خدا توفیق دهد و
به همه چیز برسم و بالاترین رتبهها را کسب کنم، دوست دارم افرادی را برای
حضور در عرصه حفظ قرآن به این سمت بکشانم». «البته هم اکنون هم به صورت غیر
مستقیم در تلاش هستم تا افرادی از دوستان و اطرفیانم را جذب فعالیتهای
قرآنی و حفظ قرآن کنم، اما بر این باور هستم که اگر حفاظ و قاریان متخلق به
اخلاق قرآنی باشند، افراد و آشنایان خود به خود جذب به قرآن میشوند و
همین اخلاق میتواند افراد زیادی را جذب کنند».
محمدجواد محمدیمجد که در جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور و در
رشتهای که رقابتها فشرده بود، رتبه اول را به دست آورده است، در مورد
این جشنواره میگوید: «امسال برای اولین بار شرکت کردم، از سطح بسیار
بالایی برخوردار بود و با اینکه دورادور شنیده بودم که سطح این مسابقات
بالاست اما واقعاً بسیار بیشتر از شنیدهها بود و به یقین رسیدم».
استاد متولی عبدالعال، قاری بنام مصری
ماجرای دو رکعت نماز اهدایی
محمدیمجد یک هفته قبل از مسابقات، سرمای اساسی میخورد و به زور آمپول و
قرص خود را به مسابقات میرساند و در اصفهان هم با سرما روز ابتدایی
مسابقات مواجه میشود در روز مسابقات هم مجدد سرما میخورد تا همه چیز را
برای خود تمام شده ببیند. اما یک توسل ... شنیدن ادامه داستان از زبان خود
محمدجواد شنیدنیتر خواهد بود؛ «یک هفته قبل از مسابقات سرمای شدیدی خوردم و
به زور آمپول و قرص خوب شدم، به محض رسیدن به اصفهان همه چیز برگشت و
سرماخوردگی من دوباره شروع شد. کاملاً از کسب رتبه ناامید شده بودم، صبح
مسابقه که از خواب بیدار شدم، سیستم تکلم کاملاً به هم ریخته بود و شاید
گفتن این موضوع ریا حساب شود اما بلافاصله دو رکعت نماز هدیه کردم به امام
زمان(عج) که خودم هم متوجه نشدم صدایم کاملاً برگشت و واقعاً از اموری
عجیبی بود که در این سالها تجربه کرده بودم، البته عجیب که میگویم برای
ما عجیب است وگرنه این قبیل کرامات برای ائمه(ع) کاری ندارد و اصلاً عجیب
نیست».
اعتقاد به دعای پدر و مادر
افرادی که وارد مسابقات از هر نوع و رشتهای میشوند قبل از آن به یکی از
ائمه متوسل میشوند، از محمدیمجد در مورد این که قبل از ورود به مسابقات
چه توسلی را انجام میدهد، سؤال میکنیم که میگوید: «من به دعای پدر و
مادرم بسیار ایمان دارم، پدرم معمولاً در مسابقات همیشه در کنار من هستند
اما این بار نتوانستند حضور داشته باشند، در برگشت متوجه شدم که پدر و
مادرم برای من بسیار دعا کردهاند که قطعاً این موارد در کسب رتبه من بسیار
اثرگذار بوده است».
«در مسابقات همین که اجرای خود را به پایان رساندم، بار سنگینی از روی
دوشم برداشته شد، یعنی همین که متوجه اجرای خوب خودم شدم و خودم راضی بودم،
انگار بار بزرگی را از روی دوش من برداشته بودند، حتی اگر رتبه هم کسب
نمیکردم مهم نبود همین که اجرای باب میل خودم را انجام داده بودم برای
خودم راضیکننده بود. بلافاصله با پدرم تماس گرفتم و کسب رتبه را به آنها
اطلاع دادم که قطعاً بسیار خوشحال شدند».
محمدجواد محمدیمجد، نفر اول بیست و نهمین جشنواره ملی قرآن و عترت
دانشجویان کشور حالا خود را برای مسابقات انتخابی مسابقات بینالمللی قرآن
دانشجویان مسلمان که قرار است روز 28 آبانماه در سازمان فعالیتهای قرآنی
برگزار شود، آماده میکند و قطعاً با توجه به حضورش در مسابقه از آمادگی و
توان بالایی برخوردار است که این میتواند برای او بسیار کمککننده باشد.