نگاهی به سکههای ولایتعهدی امام رضا(ع)
هارونالرشید (خلافت: 170 ـ 193 ق) در سال 175 ق پسر پنجسالهی خود محمد امین را به جانشینی برگزید.
سپس در سال 182 ق موضوع جانشینی عبدالله مأمون را بعد از محمد امین، و در سال 183 ق موضوع جانشینی قاسم مؤتَمِن را بعد از عبدالله مأمون مطرح کرد که در سال 186 ق قطعی شد. بر برخی از درهم[1]های هارون الرشید، امین «ولی عهد المسلمین» (محمدیه[2]، 176 ـ 193 ق؛ ری، 179 ق؛ ارمینیه، 179 ـ 193 ق؛ بلخ، 181 ـ 186 ق) و مأمون «ولی ولی عهد المسلمین» (رافقه، 183 ق؛ بلخ، 185 ـ 190 ق؛ مرو، 186 ق؛ معدِن الشاش، 189 ـ 190 ق) خوانده شده است. پس از مرگ هارونالرشید، امین (خلافت: 193 ـ 198 ق) با نادیده گرفتن وصیت پدر، جانشینی مأمون و قاسم را لغو کرد و پسر خردسالش موسی را به جانشینی برگزید. مأمون نیز که در آن زمان والی همهی سرزمینهای ایرانی شرق همدان بود، به نشانهی اعتراض بر درهمهایی که در استانهای تحت فرمانش ضرب میکرد، نام برادر را به عنوان خلیفه نمیآورد (نیز نک: باسوُرث 1975: 92). بر برخی از این درهمها چنین نوشته شده است: «مما امر به الامیر المأمون ولی عهد المسلمین عبدالله بن امیرالمؤمنین» (بخارا و بلخ و سمرقند و مرو و نیشابور و هرات، 193 ـ 195 ق؛ زرنج، 193 ـ 197 ق؛ طبرستان، 194 ق؛ محمدیه، 194 ـ 195 ق). برخی از درهمها نیز با این عبارت ضرب میشد: «مما امر به الامام المأمون ولی عهد المسلمین عبدالله بن امیرالمؤمنین» (بخارا و سمرقند، 194 ـ 195 ق؛ بلخ و محمدیه و هرات، 195 ق).
مأمون پس از پیروزی بر برادر در سال 198 ق خود را بر درهمهایش «الخلیفه المأمون» نامید. پس از آن بهتدریج تغییراتی در سکهها پدید آورد. یکی از تغییرات مهم افزودن دومین نوشتهی پیرامونی بر روی سکهها بود که این عبارت قرآنی را شامل میشد: «لله الامر من قبل و من بعد و یومئذ یفرح المؤمنون بنصر الله» (بخشهایی از آیات 4 و 5 سورهی مبارکهی روم). این عبارت قرآنی احتمالاً به یاد پیروزی مأمون بر برادرش امین بر سکهها نقش بست. این عبارت نخست بر درهمهای ضرب مرو در سال 198 ق دیده میشود و بهتدریج کاربرد آن در ضرابخانههای دیگر فراگیر میشود: در ضرابخانههای اصفهان و فارس از سال 201 ق، در ضرابخانهی سمرقند از سال 202 ق، در ضرابخانهی نیشابور از سال 203 ق، در ضرابخانههای کوفه و مدینهالسلام از سال 204 ق، در ضرابخانهی محمدیه از سال 206 ق، در ضرابخانههای رافقه و هرات از سال 208 ق، در ضرابخانهی زرنج از سال 210 ق، در ضرابخانهی ارّان از سال 217 ق، و در ضرابخانهی ارمینیه بر برخی از درهمها از سال 218 ق (نیز نک: الهِبری 1993: 64 ـ 65، 74؛ آلبوم 2011: 54 ـ 55). افزودنِ این عبارت بر حاشیهی دینار[3]ها از سال 207 ق به بعد سبب شد که قطر دینار از حدود 8/1 سانتیمتر به حدود 1/2 سانتیمتر افزایش یابد (الهِبری 1993: 70).
یکی دیگر از تغییرات مهم که در زمان خلافت مأمون در سکهها پدید آمد، تغییر نوع خط کوفی بود (باکاراک 2006: 15 ـ 16) که در نتیجهی آن حروف کوفی از شکل زاویهدار، که در خوشنویسی «مَبسوط» خوانده میشود، به شکل انحنادار، که در خوشنویسی «مُستَدیر» خوانده میشود، درآمد (هایدِمان 2010: 164). این سبک جدید نگارش حروف کوفی نخست بر درهمهای ضرب سال 206 ق در مدینهالسلام دیده میشود و بهتدریج در ضرابخانههای دیگر نیز به کار گرفته میشود: در ضرابخانهی مرو از سال 212 ق، در ضرابخانهی دمشق از سال 214 ق، در ضرابخانهی مصر از سال 215 ق، در ضرابخانههای سمرقند و شاش از سال 217 ق، و در ضرابخانهی محمدیه از سال 218 ق (نیز نک: الهِبری 1993: 62 ـ 63؛ آلبوم 2011: 54). کاربرد این نوع خط بر دینارها، نخست بر دینارهای ضرب سال 207 ق که احتمالاً در مدینهالسلام ضرب شدهاند، دیده میشود. این نوع خط از سال 214 ق بر دینارهای ضرب مصر نیز به کار گرفته شد (الهِبری 1993: 69 ـ 70).
سکههای ولایتعهدی امام رضا(ع)
مأمون در سال 201 ق برادرش قاسم مؤتَمِن را از ولایتعهدی عزل و امام رضا(ع) را از مدینه به خراسان دعوت کرد و او را «ولی عهد المسلمین» نامید و فرمان داد تا نام مبارک آن حضرت را بر درهمها ضرب کنند. درهمهای مزیّن به نام امام رضا(ع) از سال 201 تا 205 ق در این ضرابخانهها ضرب میشد: مرو (201 - 202 ق)، سمرقند (202 ـ 203 ق)، محمدیه (202 ـ 204 ق)، اصفهان (202 ـ 205 ق)، نیشابور (203 ق)، و فارس (203 ـ 204 ق). وزن این درهمها، مانند دیگر درهمهای عباسی، حدود 97/2 گرم یا اندکی کمتر است. شایان ذکر است که امام رضا(ع) در سال 203 ق به شهادت رسیدند؛ از این رو، ضرب سکه به نام آن حضرت در سالهای 204 ق (در محمدیه و اصفهان و فارس) و 205 ق (در اصفهان) باید دلیلی داشته باشد. یک دلیل میتواند این باشد که مأمون میخواست همچنان علاقهی خود را به آن حضرت نشان دهد و بدین طریق دل شیعیان را به دست آورد. دلیل دیگر میتواند این باشد که قالبهای این درهمها را قبلاً در سال 203 ق ساخته بودند و نمیخواستند این قالبها بدون استفاده رها شود (نیز نک: عقیلی 1354: 75 ـ 77).
[1]. درهم (جمع: دَراهِم؛ نیز در سورهی مبارکهی یوسف، آیهی 20) ریشه در واژهی یونانی δραχμή دارد که در یونان باستان به سکههای نقرهی بزرگ گفته میشد. این واژه مشتقی از ریشهی δραχ- «به چنگ آوردن» است و معنی اصلی آن «یک چنگ، یک مشت» بوده (نیز نک: ماندِل 2002: 3؛ پورداود 1331: 270)، اما بعدها به عنوان واحد وزن و سرانجام به عنوان واحد پول به کار رفته است. این واژهی یونانی به صورت drahm به فارسی میانه (مَکِنزی 1971: 27) و به صورتهای «درهم» و «درَم» به فارسی نو نیز راه یافته است (نیز نک: جِفری 1938: 129-130). وزن درهمهای عباسی حدود 97/2 گرم یا اندکی کمتر بود (آلبوم 2011: 49). برخی از درهمهای مأمون که در سالهای 199-203 ق در فارس و مرو ضرب شدهاند، حدود 15/4 گرم وزن دارند (همو: 55).
[2]. شایان ذکر است که در اواسط سال 148 ق نام ری به محمدیه تغییر یافت (نیز نک: مایلز 1938: 31؛ آلبوم 2011: 63). بررسی تولیدات دوازده ضرابخانهی مهم در صد سال نخست خلافت عباسی نشان میدهد که در آن زمان ضرابخانهی محمدیه زایاترین ضرابخانه پس از ضرابخانهی مدینهالسلام بوده است (نیز نک: نونان 1986: 163).
[3]. دینار (نیز در سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 75؛ جمع: دَنانیر) ریشه در واژهی یونانی بیزانسی δηνάριον (χρυσουν) دارد که خود برگرفته از ترکیبِ لاتینی denarius nummus «سکهی دهدهی، سکهی اعشاری» است (نیبِرگ 1974: 62). واژهی لاتینی denarius مشتقی است از deni «دهدهی، اعشاری»، از decem «ده» (نیز نک: جِفری 1938: 133-135). این واژه در فارسی میانه نیز به صورتِ dēnār به کار رفته است (مَکِنزی 1971: 26).
نمونهی درهم مزیّن به نام امام رضا(ع)، ضرب مرو، 202 ق
نوشتهی زمینهی روی سکه: لا اله الا الله، وحده لا شریک له، المشرق
نخستین نوشتهی پیرامونیِ روی سکه: بسم الله، ضرب هذا الدرهم بمرو سنه اثنتین و مائتین
دومین نوشتهی پیرامونیِ روی سکه: لله الامر من قبل و من بعد و یومئذ یفرح المؤمنون بنصر الله
نوشتهی زمینهی پشت سکه: لله، محمد رسول الله، المأمون خلیفه الله، مما امر به الامیر الرضا ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن علی بن ابیطالب، ذوالریاستین[1]
نوشتهی پیرامونیِ پشت سکه: محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون
منظور از «المشرق» که در پایین زمینهی روی سکه نوشته شده، ایران و دیگر سرزمینهای شرقی خلافت اسلامی است. شایان ذکر است که گاه بر سکههای اسلامی برای نمایاندن منطقهای که سکه در آنجا ضرب شده، از واژههای «العراق»، «المغرب» و «المشرق» استفاده شده است. «العراق» بر مدینهالسلام، مرکز خلافت عباسی، و شهرهای پیرامون آن، «المغرب» بر انبار و سرزمینهای شمال آفریقا، و «المشرق»، چنان که پیشتر گفته شد، بر ایران و دیگر سرزمینهای شرقی دلالت میکرد (نیز نک: قوچانی 1383: 207).
منظور از «ذوالریاستین» که در پایین زمینهی پشت سکه نوشته شده، فضل بن سهل سرخسی، وزیر مأمون، است. نام «ذوالریاستین»، بهتنهایی یا به همراه نامهایی دیگر، بر بسیاری از سکههای دوران خلافت مأمون نقش بسته است: همچون دینارهای ضرب مدینهالسلام (198 ـ 204 ق)، مصر (198 ـ 206 ق)، و واسط (200 ـ 202 ق)؛ درهمهای ضرب بلخ (196 ق، 198 - 199 ق)، مرو (197 – 198 ق، 200 - 202 ق)، نیشابور (197 – 203 ق)، هرات (198 ـ 200 ق)، مدینهالسلام (198 ـ 203 ق)، اصفهان (198 – 205 ق)، بصره (198 ـ 204 ق)، سمرقند و محمدیه (198 ـ 205 ق)، رقه (199 ق)، رافقه و مصر (199 ـ 200 ق)، کوفه (199 ـ 204 ق)، زرنج و معدِن باجُنَیس (199 ـ 205 ق)، واسط (200 ق، 203 ق)، فُستات مصر و مکه (201 ـ 202 ق)، ارمینیه (202 ـ 205 ق)، و فارس (203 ـ 204 ق)؛ و برخی از فَلس[2]های مسی ضرب بُست (202 ق). نام «ذوالریاستین» بر همهی درهمهای مزیّن به نام امام رضا(ع)، جز برخی از درهمهای ضرب سال 202 ق در سمرقند، دیده میشود.
در درهمهای مزیّن به نام امام رضا(ع) که در سال 204 ق در محمدیه ضرب شدهاند، به جای دومین نوشتهی پیرامونیِِ روی سکه، یعنی به جایِ «لله الامر من قبل و من بعد و یومئذ یفرح المؤمنون بنصر الله»، حلقههایی در فواصل معین قرار داده شده است. در این درهمها، نوشتهی زمینهی پشت سکه نیز کوتاهتر شده و بدین صورت درآمده است: «لله، محمد رسول الله، المأمون خلیفه الله، مما امر به الامیر الرضا ولی عهد المسلمین، ذوالریاستین» (نیز نک: ملکزادهی بیانی 1354: 49 ـ 50).
به روایت تاریخ بیهقی (ص 181)، نام امام رضا(ع) علاوه بر درهم، بر دینار نیز نوشته میشد. از سوی دیگر، در برخی از منابع جدید (مثلاً: سهیلی خوانساری 1354: 79؛ شریعتزاده 1390: 168) دینارهایی مزیّن به نام امام رضا(ع) معرفی شده است. حتی در برخی از موزهها، مثلاً موزهی ملک، نمونههایی از این دینارها به نمایش درآمده است. واقعیت این است که روایت تاریخ بیهقی را شواهد سکهشناختی تأیید نمیکند. اکنون ثابت شده که تا پیش از سال 220 ق، یعنی زمان خلافت المعتصم بالله (218 ـ 227 ق)، دینار در هیچ یک از ضرابخانههای شرق ایران ضرب نمیشده است (الهِبری 1993: 68)؛ بنا بر این، همهی دینارهایی که تا کنون به نام آن حضرت معرفی شده یا در موزهها نگهداری میشود، از جمله دینار موجود در موزهی ملک، جعلی هستند.
منابع و مآخذ
قرآن کریم.
بیهقی، ابوالفضل محمد بن حسین، تاریخ بیهقی (دیبای دیداری: متن کامل تاریخ بیهقی)، به کوشش محمدجعفر یاحقّی و مهدی سیّدی، تهران، 1390.
پورداود، ابراهیم (1331)، «پول»، هرمزدنامه، تهران، ص 233 ـ 274.
حیدرآبادیان، شهرام (1389)، مهرهای ایران باستان و سکههای اسلامی، تهران.
سهیلی خوانساری، احمد (1354)، «سکهی ولایتعهدی امام رضا علیه السلام»، گوهر، ش 25، ص 78 ـ 79.
شریعتزاده، سید علیاصغر (1390)، سکههای ایرانزمین: مجموعهی سکههای مؤسسهی کتابخانه و موزهی ملی ملک از دورهی هخامنشی تا پایان دورهی پهلوی، تهران.
عقیلی، عبدالله (1354)، «توضیحی بر مقالهی سکهی ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام»، گوهر، ش 25، ص 75 ـ 77.
قوچانی، عبدالله (1383)، گنجینهی سکههای نیشابور مکشوفه در شهر ری، تهران.
ملکزادهی بیانی (1354)، «سکههای حضرت ثامن الائمه»، معارف اسلامی، ش 21، ص 39 ـ 54.
نیکگفتار، احمد (1389)، مختصری از پیشینهی سکههای تاریخی ضرب شده در خراسان، مشهد.
Album, S. (2011), Checklist of Islamic Coins, 3rd ed., Santa Rosa.
Bacharach, J. L. (2006), Islamic History through Coins: An Analysis and Catalogue of Tenth-Century Ikhshidid Coinage, Cairo.
Bosworth, C. E. (1975), ‘The Ṭāhirids and Ṣaffārids’, The Cambridge History of Iran, vol. 4, ed. R. N. Frye, Cambridge, pp. 90-135.
Grierson, Ph. (1999), Byzantine Coinage, 2nd ed., Washington.
El-Hibri, T. (1993), ‘Coinage Reform under the ‘Abbāsid Caliph al-Ma’mūn’, Journal of the Economic and Social History of the Orient, vol. 36, no. 1, pp. 58-83.
Heidemann, S. (2010), ‘Calligraphy on Islamic Coins’, in: The Aura of Alif. The Art of Writing in Islam, ed. J. W. Frembgen, Munich, pp. 161-171.
Jeffery, A. (1938), The Foreign Vocabulary of the Qur’ān, Baroda.
MacKenzie, D. N. (1971), A Concise Pahlavi Dictionary, London.
Miles, G. C. (1938), The Numismatic History of Rayy, New York.
Mundell, R. A. (2002), The Birth of Coinage, Department of Economics, Columbia University, New York.
Noonan, Th. S. (1986), ‘Early ‘Abbāsid Mint Output’, Journal of the Economic and Social History of the Orient, vol. 29, no. 2, pp. 113-175.
Nyberg, H. S. (1974), A Manual of Pahlavi, Wiesbaden, vol. II.1. اخیراً موجی برای کتابنویسی، و در واقع کتابسازی، به راه افتاده و افراد ناآگاه و غیرمتخصص به خود اجازه میدهند در بارهی هر چیز بنویسند و اظهار نظر کنند. این گونه کتابها غالباً پر از اشتباهات گوناگون هستند. در دو نمونه از این کتابها، نویسندگان محترم مدعی شدهاند که بر سکههای دوران ولایتعهدی امام رضا(ع) چنین نوشته شده است (زیرِ اشتباهات خط کشیده شده است): «مما امر به الامام الماموم للخلیفه المسلمین علی بن موسی الرضا بن علی بن ابیطالب، ذوالریاستین» (حیدرآبادیان 1389: 103)؛ «محمد رسوالله، المامون خلیفه الله، مما امر به امیر الرضا ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن علی بن ابیطالب، ذوالریاستین» (نیکگفتار 1389: 37-38).
1. فَلس (جمع: فُلوس) برگرفته از واژهی لاتینی فُلّیس (follis) است که نام رایجترین سکهی مسی در امپراتوری بیزانس (روم شرقی) بود. وزن فُلّیس در زمان حکومت امپراتور یوستینیان (Justinian) اول (527-565 م) حتی به 25 گرم نیز میرسید، اما در زمان حکومت امپراتور کُنستانس (Constans) دوم (641-668 م) وزن آن تقریباً 3 گرم بود (گریِرسن 1999: 18-19).
منبع: جشن نامه آیت الله استادی